پژوهشی جدید نشان میدهد ساسها، قدمتی بیش از آنچه قبلا تصور میشد، دارند و میلیونها سال است که روی کره زمین زندگی میکنند.
«راحت بخواب، اینجا ساس ندارد!»؛ این عبارت آشنایی است که در اکثر مسافرخانهها یا هتلها به مسافران گفته میشود. اما وقتی به این فکر کنید که حشرات موذی ریزی به اندازه دانهی سیب درختی وجود دارند که میتوانند درون هر سوراخ کوچک و درزی زندگی کنند و شبانه که خوابیم، از خون ما تغذیه کنند، خواب راحت معمولا بهسختی به چشم میآید! چون میدانیم شبها که خوابیدهایم، این موجودات خونخوار از خون ما تغذیه میکنند، درواقع، خون هرکدام از ما، یک وعده غذای مناسب برای ساس است.
پژوهشی بهتازگی منتشر شده و نتایج آن نشان میدهد که ساس، واهمهی جمعی همهی هتلداران و مسافرخانهداران و دیگر مکانهای عمومی از این دست، قدمتی بیش از ۱۰۰ میلیون سال دارد. یعنی این انگلهای موذی از همان هوایی که تیرانوسوروس (بیشتر بهنام تیرکس شناخته میشود) و دیگر دایناسورهای دوره کرتاسه نفس میکشیدند، تنفس کردهاند. پژوهش جدید نشان میدهد، چنانچه قبلا تصور میشد، خفاشها اولین جانورانی نیستند که میزبان ساسها بودهاند. درواقع ساسها ۵۰ میلیون سال از خفاشها قدیمیتر هستند.
ساسها، همدمهای قدیمی ما انسانها
ساسها برای مدت طولانی است که روی کره زمین زندگی میکنند و با ما انسانها نیز رابطهی تنگاتنگی دارند. در متون کهن بسیاری از ساس نام برده شده است و باستانشناسان نیز فسیلهای ۳۵۰۰ سالهای از ساسها کشف کردهاند. ارجاعهای زیادی به ساس در متون کهن رومی، یونانی و مصری وجود دارد. پلینی بزرگ، نویسنده و طبیعیدان مشهور روم باستان در «دانشنامه تاریخ طبیعی» خود مینویسد باور عمومی بر این است که ساسها برای بیماریهای عفونی مانند عفونت گوش یا حتی نیش مار، ارزش پزشکی دارند.
همانطور که تمدنهای مختلف در سرتاسر جهان گسترده و پراکنده میشدند، گسترش ساسها نیز شتاب گرفت. آنها همانطور که روستاها به شهرها و شهرها به شهرستان و کلانشهرها بدل میشدند، رشد و تکثیر پیدا میکردند. در سال ۱۰۰ میلادی، ایتالیا مورد هجوم ساسها قرار گرفت و سال ۶۰۰ میلادی نیز نوبت به چینیها رسید. از ساس، در متون آلمانی قرن یازدهم و فرانسوی قرن سیزدهم اشاراتی به میان آمده است. در متون انگلیسی نیز اولینبار در قرن شانزدهم به این انگلها اشاره شده است؛ اگرچه ساس تا اواخر قرن هفدهم در انگلستان نسبتا ناشناخته باقی مانده بود.
در همین دوران بود که تصور میشد ساسها با برخی از مصالح ساختمانی که از نواحی دیگر اروپا وارد انگلستان شدهاند، به این کشور وارد شدند. در آن زمان، یعنی سال ۱۶۶۶، پس از آتشسوزی بزرگ لندن، این شهر درحال بازسازی و ساختوساز گستردهای بود. پس از آن، آنها با اكثر کاوشگران و مهاجران اروپایی در قرن هجدهم از اقیانوسها گذشتند و وارد آمریكا شدند. کشتیهای بادبانی مملو از ساس بودند و اغلب از مسافران خواسته میشد که برای جلوگیری از بروز این مشکل، با خود پتو نیاورند. در متون قرن نوزدهمی استعمارگران آمریکا نیز آمده که آلودگیهای جدی در کانادا و مستعمرههای انگلستان اتفاق افتاده است.
طی جنگ جهانی دوم، ساسها مسئله بهداشتی مهمی در پایگاههای ارتش ایالات متحده بودند و از آفتکشهایی مانند ددت و سیکلون ب برای کنترل ساس استفاده میشد. در اوایل قرن بیستم، ساسها مشکل عمدهای در خانههای انگلیسی و آمریکایی بودند. با ظهور سیستمهای گرمایشی برقی، جمعیت ساسها در سراسر جهان بهشدت افزایش پیدا کرد؛ چرا که گرمای مطبوع این وسایل برقی میتوانست زندگی ساسها را در داخل خانه برای تمام طول سال امکانپذیر کند. محیطهای داخلی گرم، محیطهای راحتی برای تغذیه و تکثیر ساسها هستند.
جورج اورول در کتاب خود، «آس و پاسها در پاریس و لندن» روایتی از فقر در پاریس و لندن دارد و ظاهرا در همانجا هم دچار ساس میشود. در قسمتهای آغازین کتاب، اورول سخنان یک صاحب هتل در پاریس را نقل میکند که به یکی از مشتریانش میگوید: «لطفا ساسها را روی کاغذدیواریها له نکنید!» ساسها در تمام پاریس، اورول را رها نمیکنند. تا اینکه اورول راهحلی برای این مشکل پیدا میکند. یکی از دوستانش به او توصیه میکند که روی تمام ملحفهها و رختخوابش فلفل سیاه بپاشد. فلفل سیاه ساسها را نمیکشد، اما از رختخواب دورشان نگه میدارد.
اثر نیش ساس معمولا به شکل تجمعی در یک نقطه و گاهی هم به شکل زیگزاگی روی پوست باقی میماند
آنتوان چخوف، نویسنده روسی هم مشکلات زیادی با ساسها داشت. از گفتهها اینطور برمیآید که خانهای که این نویسنده خریداری کرده بود، قبلا به ساس آلوده شده بود و به نظر میرسد که این نویسنده شهیر به همین دلیل، آشنایی کاملی با ساسها داشت. در داستان بلند «استپ (The Steppe)» شخصیتی وجود دارد که یک جلیقه مخملی پوشیده است که لکههایی به رنگ قرمز مایل به قهوهای شبیه به ساس روی آن دیده میشود.
در نمایشنامه مشهور « باغ آلبالو (The Cherry Orchard)» نیز، تروفیموف، فردی که خود را همیشه یک دانشجو میداند، در بخشی از نمایشنامه صحبتهای تندی علیه روشنفکران میکند و میگوید:
درحالیکه کارگران به سوء تغذیه دچار هستند و ۱۴ نفر در یک اتاق بدون تخت با کثافت و ساس و بوی مشمئزکننده و رطوبت در پستی و حقارت میخوابند، شما روشنفکران لعنتی مدام با شکم پر و آسودگی در حال وراجی هستید!
در اواخر قرن بیستم، جمعیت ساسها نهایتا بهشدت کاهش پیدا کرد. در این دوران، آفتکشهای قویتر بهطور گستردهای در دسترس مردم قرار گرفتند. آموزش همگانی و آگاهی از ساسها نیز بهبود یافت و متخصصان و کارشناسان آفتکش، روشهای مؤثری برای دفع این آفات پیدا کردند. اما از دههی ۱۹۸۰ دوباره جمعیت ساسها گسترش پیدا کرد. دلایل اصلی این افزایش جمعیت، عمدتا افزایش سفرهای بینالمللی، ممنوعیت برخی آفتکشها و همینطور مقاومت ساسها به مواد شیمیایی رایج دانسته میشود.
ساسها زمانی درکنار دایناسورها روی کره زمین پرسه میزدند
پژوهشگران این نتیجهگیری را پس از یک تجزیه و تحلیل کامل ژنتیکی روی DNA ساس انجام دادند که از ۳۴ گونهی مختلف زنده در سراسر دنیا استخراج شده بود. دانشمندان دریافتهاند که قدمت حیات این حشرات روی سیارهی ما ممکن است به ۱۱۵ میلیون سال برسد. فسیلهای باستانی این شواهد وابسته به DNA را تأیید کردهاند و نشان میدهند که این انگلها میلیونها سال بیش از آنچه قبلا تصور میشد، قدمت دارند.
مایک شیواجوتی، حشرهشناس از دانشگاه شفیلد انگلستان که یکی از همکاران پژوهش جدید بود، میگوید:
فکر کردن به اینکه حشراتی که امروزه با ما زندگی میکنند، بیش از ۱۰۰ میلیون سال است در کره زمین حضور دارند و زمانی درکنار دایناسورها روی سیارهی ما پرسه میزدند، واقعا شگفتانگیز است. یافتههای ما نشان میدهد که تاریخ تکاملی ساس بسیار پیچیدهتر از آن است که قبلا تصور میکردیم.
این پیچیدگی شامل کشف نوع جدیدی از ساس میشود که حدود یکونیم میلیون سال است با انسانها زندگی میکند و همینطور، انواع ساسهای متخصص (تغذیه از یک میزبان) یا عمومی (تغذیه از چند میزبان مختلف) است. استفن روث، حشرهشناس از موزه دانشگاه برگن در نروژ، یکی دیگر از پژوهشگران مطالعه تازه در این خصوص توضیح میدهد: «به لحاظ تکاملی، ساسهای قدیمیتر قبلا متخصص آن بودند که از یک نوع میزبان تغذیه کنند؛ هر چند نمیدانیم در دورانی که تیرانوسوروسها روی کره زمین زندگی میکردند، ساسها چه میزبانهایی داشتند.»
قبلا تصور میشد خفاشها، اولین جانورانی که خود قدمتی حدود ۵۰ تا ۶۰ میلیون سال دارند، اولین میزبانهای ساسها بوده باشند
پژوهش اخیر همچنین نشان داد انواع ساسهایی که از انسان تغذیه میکنند، ساسهای معمولی و ساسهای گرمسیری، قدمتی حیاتی بیش از آنچه قبلا تصور میکردیم، دارند. به عبارت دیگر، پیش از اینکه انسانها پا به زمین بگذارند، این انگلها از مدتها قبل در غارها انتظار میزبانان خود را میکشیدند. بهگفتهی پژوهشگران، بعید به نظر میرسد که دایناسورها میزبانان ساس بوده باشند؛ ساسها بیشتر از خون حیواناتی که دارای محل زندگی مشخصی هستند، مانند لانهی پرندگان و خفاش یا تختخواب انسانها تغذیه میکنند.
حال، هویت اولین میزبان این حشرات کهنسال همچنان بهصورت رازی سر به مهر باقی مانده است. در همین حال، پژوهشگران امیدوارند که این تجزیه و تحلیل ژنتیکی بتواند ضعفهای زیستشناختی این جانوران را آشکار کند و توسعه روشهایی برای کنترل این حشرات و حشرات مشابه و درمان بیماریهایی را امکانپذیر کند که به همراهشان شیوع پیدا میکند.
شیواجوتی میگوید:
این یافتهها به ما کمک خواهد کرد تا بهتر بدانیم چگونه ساسها توانستند خصوصیاتی را ازطریق تکامل به دست بیاورند که آنها را به آفاتی مؤثر تبدیل کرده است. این امر همچنین به ما کمک خواهد کرد تا روشهای جدیدی برای کنترل ساس پیدا کنیم.
منبع خبر