اپل در سال ۱۹۸۴ یکی از بزرگترین کمپینهای تبلیغاتی Super Bowl را اجرا کرد و پس از آن نیز Macintosh 128K با شعار «کامپیوتری برای سایر ما» معرفی شد. مک دنیای رایانش شخصی را متحول کرد. در آن سالها، سوزان کاره بهعنوان طراح اپل فعالیت میکرد که وظیفهی طراحی فونت و آیکونهای دیجیتال را برای تکمیل فعالیتهای تبلیغاتی شرکت برعهده گرفت. درواقع طراحی او، شکلگیری عصر جدیدی را در دنیای پردازش هدایت میکرد.
کاره در سال ۲۰۰۰ با یک تاریخنگار دنیای فناوری مصاحبه کرد و از تجربهی خود در طراحی فونت اختصاصی برای مک گفت:
من یک مشتری عادی بودم که آنها سعی در جذبم داشتند؛ فردی که بخش گرافیکی موضوع برایش جذابتر بود. من واقعا تجربهی کامپیوتری زیادی نداشتم، اما در همان سالها نیز نسخهی ابتدایی مک را جذابتر از Apple II میدانستم.
مک برخلاف بسیاری از کامپیوترهای شخصی همزمان با خود که از رابط کاربری خط فرمان استفاده میکردند، ظاهری گرافیکی داشت و از یک رابط تعاملی بهنام GUI استفاده میکرد. کامپیوتر شخصی اپل، قابلیتهای رابط کاربری متعددی داشت که کاربران تازهکار امروزی نیز آنها را بهراحتی درک میکنند. از میان آنها میتوان به علائم نشانگر، منو، نوار اسکور، پنجرهها، آیکونها و فونتهای متنوع اشاره کرد.
حروف کامپیوتری پیش از تولد مک، فضایی برابر با صفحهی کلید را در نمایشگر اشغال میکردند. با نمایشگر و رابط کاربری جدید، حروفی مانند «i» و «w» قابلیت اشغال فضاهایی با عرض متفاوت را داشتند. درنتیجه طراحانی همچون کاره برای اولینبار توانستند حروفی با خصوصیتهای طبیعی طراحی کنند که خواندن آنها را نیز آسانتر کرد.
طراح اپل در سالهای اوجگیری کامپیوتر شخصی مک، با بهرهگیری از خصوصیتهای جدید حروف توانست اولین طراحیهای اختصاصی حروف را برای شرکت طراحی کند. اولین فونت اختصاصی او بهنام Chicago شهرت یافت که فونتی کاملا خاص بود و با اولین نسخه از مک معرفی شد. فونت مذکور در سال ۱۹۹۷ با عرضهی Mac OS 8 بازنشسته شد و در دههی ۲۰۰۰ با اولین نسل آیپاد، مجددا به نمایشگرها بازگشت.
خطوط فون شیکاگو بهگونهای ضخیم و تیره طراحی شده بود تا خوانایی را در نمایشگرهای با رزولوشن پایین بهبود دهد. چنین رویکردی، در مسیر تلاش مک برای ساختن رابط کاربری مناسبی برای مصرفکننده بود. در ادامه و با ترکیب خطوط ضخیم با حالت طراحی دندانهای و پلهای، شیکاگو به نمادی از تصویر اولیهی برند اپل تبدیل شد. مجلهی Chicago در سال ۲۰۱۸ در مقالهای پیرامون اولین فونت اختصاصی اپل نوشت:
فونت شیکاگو را میتوان نشانهای نوشتاری از آیندهی اپل دانست؛ شرکتی با شهرت بسیار بالا که بهخاطر رویکرد دائمی در رسیدن به قلههای جدید شهرت یافت.
ترکیبی از پیشرفتهای فناوری، نیازهای کاربردی و برنامهریزیهای برندسازی، فونت شیکاگو را مشهور کرد. همان فاکتورها، امروز بهعنوان دلایلی شناخته میشوند که شرکتهای فناوری را به طراحی فونتهای جدید امروزی تشویق میکنند.
فناوری جدید، فونتهای جدید
دههی ۲۰۱۰ را میتوان دوران تجدید حیات استفاده از فونتهای اختصاصی در شرکتهای بزرگ فناوری دانست. اپل اولین فونت طراحیشدهی داخل سازمانی خود را پس از ۲۰ سال در سال ۲۰۱۵ و بهنام San Fransisco معرفی کرد. گوگل در همان سال، Product Sans را به نمایش گذاشت. از فونتهای اختصاصی دیگر گوگل میتوان Roboto برای اندروید (۲۰۱۱) و Yourube Sans برای یوتیوب (۲۰۱۵) را نام برد. فونتهای اختصاصی مشهور دیگر شامل Netflix Sans، Airbnb Cereal، Samsung One و Uber Move میشود.
سنیا سامارسکایا، طراح و استراتژیست برند اعتقاد دارد نیازهای فناوری و برندسازی، شرکتها را مجاب به طراحی فونتهای اختصاصی میکند. او تکامل فناوریهای نمایش را نیز یکی از دلایل افزایش تمایل شرکتهای فناوری به فونتهای اختصاصی میداند. وقتی کاره اولین فونت را در دههی ۱۹۸۰ برای اپل طراحی کرد، فونت او در نمایشگرهایی با رزولوشنهای بسیار پایین نمایش داده میشد. طراحان امروزی شرکتهای فناوری، با نمایشگرهایی بسیار قویتر و حرفهایتر کار میکنند.
بهبود رزولوشن نمایشگرها، طراحی جزئیات بیشتر را در فونتها ممکن کرد
با افزایش رزولوشن نمایشگرها، طراحان میتوانند نیازهای برندسازی و کاربری خود را در نمایشگرهای کوچکتر برطرف کنند. بهعنوان مثال اپل، فونت سان فرانسیسکو را در سال ۲۰۱۵ معرفی کرد که امروز در iOS و Mac OS و tvOS استفاده میشود. بهعلاوه پیادهسازی آن در نمایشگر کوچک اپل واچ نیز ممکن است.
سامارسکایا در مصاحبهای پیرامون طراحی فونتهای اختصاصی میگوید:
وقتی همهی نمایشگرها رزولوشن پایین داشتند، تفاوت میان فونتهای آن چنان مشخص نبود. درنتیجه طراحان قابلیتهای زیادی برای طراحی خاص فونت نداشتند. منتهی امروز کاربران بیشتری از نمایشگرهای با رزولوشن بالا استفاده میکنند. درنتیجه امکان طراحی با جزئیات بیشتر، نشان دادن تمایز و ایجاد ارتباط خاص در اختیار طراحان قرار دارد.
فناوری تنها گزینههای طراحی را برای تایپوگرافرها (نگارگران، طراحان حروف و فونت) افزایش نداد، بلکه تعداد مخاطبان آنها نیز امروز بیشتر است. توسعهی فناوری موبایل و اینترنت، جهانیسازی را بههمراه داشت و درنتیجه نیاز به ارتباط با مخاطبان بینالمللی، در طراحیها لحاظ شد. برای شرکتهایی همچون اپل و گوگل و فیسبوک که در سرتاسر جهان فعالیت میکنند، خوانایی در زبان انگلیسی، تنها نگرانی عملیاتی محسوب نمیشود.
در ادامهی مصاحبهی سامارسکایا پیرامون طراحی فونت میخوانیم:
وقتی با چنین چشمانداز جهانی روبهرو هستید، باید نگرانیهای محلی را نیز در نظر بگیرید. اگر شرکت شما در تایلند یا گرجستان یا هر کشور دیگر فعالیت میکند، باید پشتیبانی از همهی خطوط جدید را نیز به قابلیتهای خود اضافه کنید.
با توسعهی فعالیت و خدمات شرکتها بهصورت جهانی، هزینهی کسب مجوز فونتها نیز به چالشی مهم برای آنها تبدیل میشود. بهعنوان مثال نتفلیکس تا پیش از طراحی فونت اختصاصی خود در سال ۲۰۱۸، برای استفاده از فونت Gotham، سالانه میلیونها دلار هزینه به شرکت طراحی فونت Hoefler & Co پرداخت میکرد. شایان ذکر است، همین فونت سال ۲۰۰۸ در کمپین انتخاباتی باراک اوباما استفاده شد.
آژانسهای طراحی فونت در واکنش به پیشرفتهای فناوری، رویکردهای درآمدزایی خود را تغییر دادهاند. با تغییر مسیر تبلیغات بهسمت مخاطبان جوانتر در پلتفرمهای آنلاین، آژانسهای طراحی درآمدزایی از فونتها را به تعداد نمایش دیجیتالی آنها وابسته کردهاند.
فونتها احساسات را منتقل میکنند
شرکتهای فناوری که در بالا نام بردیم، فونتهای اختصاصی خود را با درنظرگرفتن سرعت و سهولت در پردازش نسبت به فونتهای مشابه دیگر طراحی کردند. از نظر سامارسکایا، طراحان میخواهند سهولت استفاده و درک نوشتار را در اولویت طراحیهای خود جای دهند. البته انتقال احساسات نیز بخش مهمی از پیشنیازهای طراحی را به خود اختصاص میدهد.
سامارسکایا قدرتی پنهان برای فونتها در نظر میگیرد. از نظر او، راههای نامحسوس و اولیهای وجود دارد که فونتها از طریق آن به زندگی روزمرهی مردم متصل میشوند. بهعنوان مثال شاید یک شهروند نیویورکی فونت Helvetica را آشنا و جذاب بداند چون روزانه آن را در مترو مشاهده میکند. بههمین صورت، شاید فونت Comic Sans احساس خاطرهای را از مدارس ابتدایی در دانشآموزان غربی برانگیزد. به بیان دیگر، فونتهای مورد استفاده توسط برندها، پیامدهای مثبت و منفی فرهنگی بههمراه دارند.
سامارسکایا دربارهی تأثیرهای فرهنگی فونت و طراحی میگوید:
فونتها مانند اسفنج عمل میکنند و همهی معانی و دلالتهای ضمنی توسط آنها جذب میشود. درواقع معانی و مفاهیمی که به زمان طراحی فونت و شرکتهای بهرهبردار از آنها مرتبط هستند، در فونت جذب میشوند. بههمین دلیل همهی شرکتها به راهحل طراحی فونت اختصاصی میرسند. آنها میخواهند روی گفتمان خود کنترل داشته باشند.
دلایلی که سامارسکایا برای طراحی فونت اختصاصی بر میشمرد، در رویکرد فیسبوک برای طراحی فونت نیز دیده میشود. شاید بههمین دلیل شرکت فیسبوک، فونتی کاملا اختصاصی برای طراحی لوگوی جدید خود طراحی کرد. آنها تصمیم داشتند تا لوگوی شرکت را متمایز از لوگوی شبکهی اجتماعی فیسبوک نشان دهند. فراموش نکنید که شبکهی اجتماعی فیسبوک و درنتیجه طراحی و لوگوی آن، امروز تحت انتقادهای شدید در حوزهی انحصارگرایی قرار دارد.
در کنار تمام دلایل بالا، تقویت هویت یک شرکت را میتوان بزرگترین دلیل طراحی فونتهای اختصاصی دانست. بهعنوان مثال یوتیوب میگوید فونت Youtube Sans را «عجیب، رسا، ساده و جسور، دقیقا شبیه به پلتفرمی که در آن زندگی میکند» طراحی کرده است. گوگل در تعریفی مشابه میگوید که Product Sans «سادگی کودکانهی چاپ حروف در کتابهای مدرسهای» را با «خلوص ریاضیاتی شکلهای هندسی» ترکیب میکند و هویتی «Googly» دارد؛ ترکیبی که نشاندهندهی شخصیت تجربی و بازیگوش شرکت و ظرافتهای فناورانهی آن است.
شرکت Airbnb از دیگر فعالان دنیای فناوری است که فونتی اختصاصی برای خود طراحی میکند. آنها فونت Cereal را با یک گردی کلی طراحی کردهاند تا حس «دوستانه و در دسترس بودن» را به بهترین نحو منتقل کند؛ حسی که برای یک شرکت اجارهی محل اقامت، عالی بهنظر میرسد.
درنهایت طراحی فونت یا تایپوگرافی عملیاتی زنده و فرهنگی درحال تکامل محسوب میشود؛ فرایندی که در کنار فناوری تکامل پیدا میکند و درنتیجه، جهانیسازی را بههمراه دارد.