کارآفرینی با تمام مزایایی که به همراه دارد، عواقبی از لحاظ روانشناسی خواهد داشت که شاید همه‌ی افراد نتوانند آن‌ها را تحمل کنند.

با نگاهی به زندگی کارآفرینان بسیار موفق و ثروتمند جهان، این تصور در ما ایجاد می‌شود که آن‌ها هیچ آسیب روانی متحمل نشده و نمی‌شوند. به‌هرحال کارآفرین‌هایی که روزانه بارها در رسانه‌ها می‌بینیم، تنها بخش کوچکی از جامعه‌ی اصلی محسوب می‌شوند. اکثر کارآفرینان موفق، جت شخصی یا جزیره‌ی خصوصی ندارند. اکثر آن‌ها با سیاست‌مداران رفت‌وآمد نمی‌کنند و افراد مشهوری نیستند. شاید بسیاری از کارآفرین‌ها زندگی خوبی داشته باشند، اما به‌هیچ وجه، عالی و بدون نقص نخواهند بود.

حتی کارآفرین‌های فوق ثروتمند هم در مسیر خود با چالش‌هایی روبه‌رو بوده‌اند. درواقع ثروتمند بودن آن‌ها به‌معنای آسان بودن مسیر نیست. همه‌ی کارآفرین‌ها برای رسیدن به اهداف و حفظ دستاوردها باید با چالش‌های زیادی دست‌وپنجه نرم کنند و به‌نوعی هزینه‌ی روانشناختی مسیر پیش رو را بپردازند. هزینه‌ای که در طبیعت مسیر پیش روی آن‌ها قرار دارد.

با وجود همه‌ی حقایق گفته شده، مردم هنوز افرادی همچونجف بزوس و ریچارد برانسون را به‌عنوان بت‌های موفقیت می‌شناسند؛ اما وقتی حقیقت کارآفرینی روشن شود، بت‌سازی به آن معنی دیگر کاربردی نخواهد داشت. افسردگی و اضطراب، همراهان همیشگی کارآفرین‌ها هستند که در گوشه‌ی همان اتاق‌های زیبای مدیریت انتظارشان را می‌کشند. شاید همه چنین شرایط روانی را تجربه نکنند، اما اکثر کارآفرین‌ها به لحظه‌هایی رسیده‌اند که سلامت روانی را در خطر ببینند.

مایکل فریمن از دانشگاه کالیفرنیا سان‌فرانسیسکو پس از مطالعه‌ی عواقب روانشناختی کارآفرینی در سال ۲۰۱۵، به نتایج دلهره‌آوری دست یافت. هدف تحقیق او، «شناسایی نرخ شیوع و مشخصات شرایط روانی در میان کارآفرین‌ها و اعضای درجه‌ی اول خانواده» بود.

 

فریمن و همکارانش در تحقیق فوق به این نتیجه رسیدند که سلامت روانی، مسئله‌ای مهم برای ۷۲ درصد از کارآفرین‌های مورد مطالعه است. آن‌ها درباره‌ی یافته‌های تحقیق نوشتند:

یافته‌های این تحقیقات اهمیت زیادی دارند؛ چون رابطه‌ای مخفی بین کارآفرینی و بسیاری از تفاوت‌های تأثیرگذار، شناختی و رفتاری را نشان می‌دهد. تفاوت‌هایی که با شرایط سلامت روانی ارتباط دارند.

چرا چنین درصد بالایی از کارآفرین‌ها با مشکلات روانی دست‌وپنجه نرم می‌کنند یا نگران آن هستند؟ برای درک بهتر به برخی موانع رایج در مسیر کارآفرینی می‌پردازیم که شاید عواقب روانشناختی به‌همراه داشته باشند.

 

کارآفرین‌ها عموما تنها هستند

کارآفرین بودن در بسیاری موارد به‌معنای تنها بودن می‌شود. البته قطعا شما دوستان، خانواده و اعضای تیم را درکنار خود دارید، اما شفاف بودن درباه‌ی مسائل کاری و وضعیت کسب‌وکار درنهایت روی شانه‌های خودتان سنگینی می‌کند. کارآفرین‌ها عموما باید ظاهری مناسب در مقابل اطرافیان داشته باشند و مشکلات موجود را به‌نوعی در خودشان مخفی کنند. آن‌ها باید اعتماد را در سرمایه‌گذاران، انرژی را در اعضای تیم و عدم نگرانی را برای اعضای خانواده به ارمغان بیاورند.

تلاش برای نشان دادن ظواهر فوق، عموما فضایی از تنهایی را برای کارآفرین‌ها به‌همراه دارد. مخفی کردن نگرانی‌ها و چالش‌ها عملکردی ناسالم محسوب می‌شود و به عواقب روانشناختی کارآفرینی منجر خواهد شد. استفاده از مشاوره‌ی منتور یا مربی در چنین وضعیت‌هایی بسیار مفید خواهد بود، چون می‌توان چالش‌ها را بدون نگرانی با آن‌ها در میان گذاشت.

 

روح کارآفرینی متوقف نمی‌شود

کارآفرین‌ها عموما با اشتیاق فراوان، تعهد و تلاش مضاعف در سرتاسر روز و حتی ایام تعطیل کار می‌کنند. وقتی کسب‌وکاری را ساخته و رشد می‌دهید، استراحت کردن و لذت بردن از زندگی شانس زیادی نخواهد داشت. چنین شرایطی به‌خاطر سرمایه‌گذاری‌های انجام شده و عواقب شکست احتمالی در ذهن کارآفرین ایجاد می‌شود.

 

شدت کار برخی اوقات به‌حدی می‌شود که از سلامت جسمی و روحی خود غافل می‌شوید
بسیاری از کارآفرینان تازه‌کار نمی‌دانند که کارآفرینی و مالکیت کسب‌وکار با شغل‌های عادی و ساعت‌های کاری منظم تفاوت دارد. مطالعه‌ای از سوی BGF Ventures و Streetbees نشان می‌دهد که ۲۰ درصد از کارآفرینان بریتانیایی، ۶۰ تا ۷۹ ساعت در هفته کار می‌کنند و ۵۳ درصد از کارآفرین‌ها هیچ‌گاه استراحت نمی‌کنند.

هرچند کار کردن طولانی‌مدت‌ جزئی ذاتی از زندگی کارآفرینی محسوب می‌شود، تعادل میان زندگی شخصی و کاری را نباید فراموش کرد. درنهایت حتی در صورت شکست خوردن کسب‌وکار، زندگی شخصی شما نباید آسیب ببیند. به‌علاوه همه‌ی کارآفرین‌های موفق می‌دانند که شکست جزئی از مسیر کسب‌وکار است.

 

شکست بخشی از مسیر کارآفرینی است

مسئله‌ی شکست در کارآفرینی نیاز به بررسی دقیق‌تری دارد. شکست قطعا در مسیر شما خواهد بود و هرچه سریع‌تر آن را بپذیرید، ادامه‌ی مسیر آسان‌تر می‌شود. البته با وجود آن که چنین حقیقی اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد، تغییر ترس از شکست بسیار دشوار است. مارک کوبان، تاجر و سرمایه‌گذار آمریکایی شکست را با نگاهی مثبت تعریف می‌کند:

مهم نیست که چند بار شکست بخورید، تنها کافی است یک بار موفق شوید.

 

احساسات همراهه با شکست می‌تواند با عواقب روانشناسی کارآفرینی در ارتباط باشد. چنین احساساتی می‌توانند به کسب‌وکار و حتی روابط کاری و شخصی آسیب بزنند. اضطراب و افسردگی که پس از شکست به ذهن رخنه می‌کند، توانایی آسیب زدن به زندگی کارآفرین را دارد. به‌جای تمرکز کردن روی شکست یا اجتناب همیشگی از آن، باید روی دستاوردهای هرچند کوچک گذشته متمرکز شد.

 

آیا با چنین عواقبی روبه‌رو هستید؟

تشخیص اینکه مسیر کارآفرینی، شما را با مشکلات سلامتی روبه‌رو کرده باشد، آسان نیست. اکثر کارآفرین‌ها به‌قدری سرگرم ساختن و توسعه‌ی کسب‌وکار خود هستند که ضربه‌های ذهنی و روانی وارد شده را نمی‌بینند. برخی نشانه‌های خسارت‌های روانی کارآفرینی کاملا مشهود هستند. از میان آن‌ها می‌توان ناامیدی در تغییر شرایط زندگی شخصی و کاری، مشکلات در روابط، اختلال خواب و خوراک و تغییر در احساسات را نام برد.

به‌هرحال چالش‌های گفته شده اهمیت بالایی در سلامت روان افراد دارند. هیچ‌کس هم نمی‌تواند تنها با تمرکز روی تجربه‌های شخصی راهکاری برای چالش‌ها ارائه کند و هر فرد به‌تنهایی نیاز به مراقبت‌های روانی دارد.

 

برای دیدن مطالب فناوری بیشتر اینجا را کلیک نمایید.

منبع خبر