بسیاری از ما وقتی به‌‌مدت طولانی زیر نور کم به چهره‌‌ی دیگران یا تصویر خود در آینه خیره می‌‌شویم، دچار نوعی توهم عجیب و گاه هولناک می‌‌شویم.

در آزمایشی، از یک مرد و زن دعوت شد روبه‌روی هم در اتاقی کم‌نور بنشینند. این اولین‌باری بود که آن دو نفر یکدیگر را ملاقات می‌‌کردند. پژوهشگران به شرکت‌‌کنندگان گفته بودند هدف از مطالعه، «نحوه‌ی درک چهره‌‌ی فرد دیگر» بوده است. دو شرکت‌‌کننده مجبور بودند ۱۰ دقیقه با حالتی خنثی به چهره‌‌ی طرف مقابل خیره شوند و توجهشان فقط معطوف به همین باشد. بعد از اعلام این دستورالعمل‌‌ها به طرفین، پژوهشگر برگشت و در نقطه‌‌ای دور از میدان دید شرکت‌‌کنندگان در گوشه‌‌ای از اتاق نشست.

دو داوطلب در صندلی‌هایشان نشستند و نگاهشان را به یکدیگر دوختند. درابتدا، طرفین کمی احساس دستپاچگی می‌‌کردند؛ ولی برای رعایت دستورالعمل ابلاغ‌‌شده، سعی می‌‌کردند لبخند ناشی‌‌ از واکنش عصبی خود را مخفی کنند. ممکن است ۱۰ دقیقه زمان زیادی برای خیره‌‌شدن به چشمان فردی غریبه به‌نظر برسد؛ اما پس از مدتی، گویا شرکت‌‌کنندگان دیگر چندان گذر زمان را احساس نمی‌‌کردند. برخی اوقات، زوج‌‌ جوان احساس می‌کردند گویی از جایی بیرون از بدنشان مشغول تماشای دنیا هستند. گاهی نیز طرفین این احساس را داشتند که هرلحظه مانند یک عمر پربار بوده است.

در این تماس چشمی نزدیک، هریک از طرفین تجربه‌‌ی نوعی تغییر دائمی را در چهره‌‌ی طرف مقابل خود گزارش کردند؛ پدیده‌ای عجیب که در آن، ناگهان ویژگی‌های انسانی طرف مقابل به صفات حیوانی و عجیب‌وغریب تبدیل شد. شرکت‌‌کنندگان تجربه‌‌ی توهمِ دیدن چهره‌های بدون چشم یا بدتر و چهره‌هایی با چشمان بسیار زیاد را گزارش کردند. در برخی موارد، آن‌ها از تصور چهره‌‌ی درگذشتگان خود دربرابر دیدگانشان سخن می‌‌گفتند و گاهی نیز دچار تصورات هیولاگونه از فرد مقابل خود شدند.

پدیده ادراکی عجیبی که این شرکت‌‌‌‌کنندگان شاهد آن بودند، نمودی از «توهم چهره‌‌ی غریبه» بود که اولین‌بار جیووانی کاپوتو، روان‌شناس دانشگاه اوربینوی ایتالیا توصیف کرد. مطالعه‌‌ی اصلی این دانشگاه که در سال ۲۰۱۰ منتشر شد، نوع جدیدی از توهم را گزارش داد که افرادی تجربه می‌‌کردند که می‌کوشیدند در شرایطی با نور اندک به چهره‌‌ی خود در آینه نگاه کنند.

 

در این مقاله‌‌ی علمی، آمده است کاپوتو از ۵۰ سوژه خواسته است برای بازه‌‌ی زمانی ۱۰ دقیقه‌‌ای به تصویر صورت خود در یک آینه نگاه کنند. هنوز یک دقیقه نگذشته بود که بسیاری از ناظران «توهم چهره‌‌ی غریبه» را احساس کردند. شرکت‌‌کنندگان توصیفاتی عجیب درباره‌ی تغییر چهره‌‌‌ی خود در آینه مطرح کردند. گاهی آن‌‌ها می‌‌گفتند چهره‌‌ی والدین زنده یا متوفی خود را دیده‌‌اند. گاهی مشاهده‌‌ی چهره‌‌های عادی‌‌تر از پیرزن یا کودک یا یکی از اجداد گذشته و حتی شمایلی حیوانی از گربه یا خوک یا شیر گزارش شد. دراین‌میان، حتی گزارش مشاهده‌‌ی موجودات عجیب‌‌و‌‌غریب و هیولاگونه نیز به‌چشم می‌خورد. هر ۵۰ شرکت‌‌کننده هنگام رویارویی با چهره‌‌ای که به‌‌یکباره ناآشنا می‌‌رسید، نوعی احساس بیگانگی در خود گزارش کردند که گاهی با احساسات شدید همراه بود.

در تحقیقات بعدی، کاپوتو مشاهده کرد پدیده‌‌ی چهره‌‌ی بیگانه، تنها به مشاهده‌‌ی تصویر چهره‌‌ی فرد در آینه محدود نیست؛ بلکه به چهره‌های افراد دیگر نیز تعمیم‌پذیر خواهد بود؛ مانند شرایطی که در آن دو شرکت‌‌کننده در اتاقی کم‌نور به یکدیگر خیره می‌‌شوند.

در مطالعه‌ای که ماه گذشته در ژورنال علمی تروما و گسستگی منتشر شد، کاپوتو به‌‌دنبال ترتیب‌‌دادن آزمایشی روی نمونه‌‌ی بزرگی از شرکت‌کنندگان برآمد که شامل ۹۰ جوان سالم می‌‌شد. شایان‌ ذکر است این جمعیت شرکت‌‌کننده ۱۵ نفر از هنرمندان پرتره را نیز شامل می‌شد که می‌توانستند پس از انجام آزمایش، تجربیات ادراکی خود را نقاشی کنند. درادامه، چهار نمونه از این تصاویر منتخب را مشاهده می‌کنید که این گروه از شرکت‌‌کنندگان کشیده‌اند.

 

چهار مثال از توهم چهره ‌‌‌‌ی غریبه که هنرمندان پرتره ترسیم کرده‌اند: (a) غریبه‌‌ای با عینک، (b) زن میمونی هیولاگونه، (c) چهره‌‌ی بیگانه و (d) آدم خرگوشی یا شمایل کارتونی

 

سازوکار مؤثر در پدیده‌‌ی توهم چهره‌‌ی غریبه هنوز نامشخص است. گفته می‌‌شود ناپدیدشدن ادراکی اشیاء و صحنه‌ها در طول تماس چشمی طولانی یا به‌‌عبارتی «محوشدگی تاکسلر» (Troxler's fading) می‌‌تواند در توضیح این پدیده مفید باشد. وقتی مدت نسبتا طولانی به چهره‌‌ای بدون تغییر (چهره‌‌ی خودمان در آینه یا چهره‌‌ی فرد دیگر که روبه‌روی ما نشسته) خیره می‌‌شویم، نورون‌‌های بینایی ما فعالیت خود را کاهش می‌دهند و این باعث می‌‌شود برخی از مشخصات چهره‌‌ای که می‌‌بینیم، به‌‌تدریج محو و ناپدید شوند. البته پس از پلک‌‌زدن یا جابه‌جایی مردمک چشم دوباره ظاهر می‌‌شوند. در غیاب این اطلاعات بصری، مغز شروع به پُرکردن این شکاف‌‌ها با برخی انتظارات و تجربیات گذشته‌‌ی ما (متناسب با نحوه‌‌ی سیم‌‌کشی عصبی) خواهد کرد که گاهی این سازوکار به خلق تجربیاتی توهم‌‌آمیز منجر می‌‌شود.

پژوهش‌‌های آینده ممکن است بتوانند تصویری کامل‌تر از دلایل بروز توهم چهره‌‌ی غریبه برایمان فراهم کنند. پس دفعه‌‌ی آینده که خواستید شامی رمانتیک را زیر نور کم‌‌فروغ چند شمع میل کنید، توصیه می‌‌کنیم برای برقراری تماس چشمی طولانی با طرف مقابل خود اصرار نورزید. شاید بدترین کابوس‌‌ها در کمین زیباترین لحظات شما باشند!

 

برای دیدن مطالب فناوری بیشتر اینجا را کلیک نمایید.

منبع خبر